Innorun Innorun
  • صفحه اصلی
  • دوره ها
    • ماژول ایده‌یابی
    • ماژول طراحی کسب و کار
    • ماژول کارآفرینی در سازمان
    • ماژول شناخت و ارزیابی محیط
    • ماژول راه اندازی کسب و کار
    • ماژول اشاعه و گسترش کارآفرینی
    • ماژول توانمندسازی ورود به بازار کار
  • مدرسه های تخصصی
  • قطب‌نمای شغل
    • دانش‌آموزان پایه نهم
    • داوطلبان کنکور
    • دانشجویان
    • گروهی/سازمانی
  • مقالات
  • اخبار
  • درباره ما
  • تماس با ما
توضیحات
دسته: مقالات

آموزش‌های کارآفرینی: تاریخچه و نقش آن در توسعه اقتصادی

مقدمه

آموزش‌های کارآفرینی و کسب‌وکار به‌عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه اقتصادی و اجتماعی در جهان شناخته می‌شوند. این آموزش‌ها باهدف تقویت مهارت‌های مدیریتی، خلاقیت و نوآوری و توانایی‌های رهبری در افراد، به آن‌ها کمک می‌کنند تا ایده‌های نوآورانه خود را به کسب‌وکارهای موفق تبدیل کنند. تاریخچه آموزش کارآفرینی در جهان به قرن بیستم بازمی‌گردد، زمانی که دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزشی در کشورهای پیشرفته به اهمیت این حوزه پی بردند و برنامه‌های آموزشی مرتبط را راه‌اندازی کردند.

در ایران، آموزش کارآفرینی به‌طورجدی از دهه‌های اخیر آغازشده است. با توجه به نیازهای اقتصادی و اجتماعی کشور، دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی به‌تدریج دوره‌های کارآفرینی را به برنامه‌های درسی خود اضافه کردند. این روند با حمایت‌های دولتی و تأسیس مراکز رشد و شتاب‌دهنده‌ها تقویت شد و به توسعه اکوسیستم کارآفرینی در کشور کمک کرد.

آموزش کارآفرینی به‌عنوان یکی از عوامل کلیدی در توسعه اقتصادی و اجتماعی، در طول تاریخ اهمیت بسیاری داشته است. این نوع آموزش‌ها به تقویت مهارت‌ها و توانمندی‌های فردی و گروهی کمک می‌کنند و به افراد امکان می‌دهند تا ایده‌های نوآورانه خود را به کسب‌وکارهای موفق تبدیل کنند. در ایران، ریشه‌های آموزش کارآفرینی به دوران باستان بازمی‌گردد، جایی که مؤسسات تعلیمی و حرفه‌ای نقش مهمی در توسعه صنایع و هنرهای دستی داشتند. در سطح جهانی نیز، آموزش کارآفرینی با توجه به نیازهای اقتصادی و تحولات اجتماعی دچار تغییرات و پیشرفت‌های بسیاری شده است.

آموزش کارآفرینی

در این مقاله، به بررسی تاریخچه و روند توسعه آموزش‌های کارآفرینی و کسب‌وکار در ایران و جهان پرداخته خواهد شد.

تاریخچه آموزش‌های کارآفرینی و کسب‌و‌کار در ایران

در کشور ایران توجه به مباحث مربوط به کارآفرینی عمر کوتاه‌تری دارد. در برنامه سوم توسعه‌ی اقتصادی اجتماعی و فرهنگی کشور موضوع کارآفرینی از بعد آموزش‌وپرورش کارآفرینان موردتوجه قرار گرفته است که نتیجه‌ی آن تصویب طرح توسعه‌ی کارآفرینی در دانشگاه‌های کشور می‌باشد. با شکل‌گیری معاونت کارآفرینی در وزارت کار و امور اجتماعی که بعدها به معاونت برنامه‌ریزی و منابع انسانی و توسعه‌ی کارآفرینی تبدیل شد عملاً مسئولیت موضوع کارآفرینی به وزارت کار و امور اجتماعی سپرده شد[1].

آموزش کارآفرینی در ایران به‌عنوان یک زمینه مهم از دهه‌های اخیر آغازشده و درحال‌توسعه است. در زیر به‌صورت دسته‌بندی‌شده به تاریخچه آموزش کارآفرینی پرداخته می‌شود:

آموزش‌های کارآفرینی قبل از انقلاب اسلامی (پیش از 1979)

 آموزش‌های مرتبط با کسب‌وکار و مدیریت در دانشگاه‌های ایران وجود داشت، اما این آموزش‌ها به‌صورت مشخص بر کارآفرینی متمرکز نبود، در این دوره، آموزش کارآفرینی بیشتر به‌صورت غیررسمی و توسط استادکاران و صنعتگران ارائه می‌شد.

آموزش‌های کارآفرینی پس‌ از انقلاب اسلامی

پس‌ازآنقلاب اسلامی با پیروزی انقلاب اسلامی، توجه بیشتری به آموزش‌های فنی و حرفه‌ای و کارآفرینی معطوف شد. تأسیس دانشگاه‌های فنی و حرفه‌ای و مؤسسات آموزش عالی با محوریت کارآفرینی ازجمله اقدامات مهم در این زمینه بود[2].

دهه 1980

 با تحولات اقتصادی و اجتماعی که پس‌ازآنقلاب اسلامی رخ داد، توجه به ایجاد فرصت‌های شغلی و کارآفرینی افزایش یافت. در این دوران، نیاز به آموزش‌های تخصصی برای مدیریت کسب‌وکارهای کوچک و متوسط احساس شد[3].

دهه 1990 و 2000

سازمان‌دهی آموزشی: در این دوره، برخی دانشگاه‌ها مانند دانشگاه تهران و دانشگاه صنعتی شریف به تدریس کارآفرینی و کسب‌وکارهای نوپا پرداختند. این آموزش‌ها به‌تدریج شامل مفاهیم جدید و روش‌های نوین مدیریتی شد.

تأسیس مراکز رشد: تأسیس مراکز رشد و شتاب‌دهنده‌های مختلف در این دوره باعث شکل‌گیری اکوسیستم کارآفرینی در ایران شد و به کارآفرینان جوان این امکان را داد که ایده‌های خود را عملی کنند[4].

دهه 2010 به بعد

در این دوره، آموزش کارآفرینی در ایران به‌تدریج در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی گسترش یافت. برخی دانشگاه‌ها دوره‌های تخصصی و مقاطع تحصیلی مرتبط با کارآفرینی را به برنامه‌های خود اضافه کردند. همچنین، رویدادهای استارتاپی و مسابقات کارآفرینی نیز به‌طور مستمر برگزار می‌شد.

در دهه‌های اخیر، با توجه به نیاز روزافزون به توسعه اقتصاد دانش‌بنیان، توجه به آموزش کارآفرینی در ایران به‌شدت افزایش‌یافته است. دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی برنامه‌های جامع و متنوعی در زمینه آموزش کارآفرینی ارائه می‌دهند که شامل دوره‌های تخصصی، کارگاه‌های آموزشی و برنامه‌های مشاوره و من تورینگ است.

آموزش کسب و کار

پروژه‌های بین‌المللی و همکاری‌ها ایران همچنین با همکاری مؤسسات بین‌المللی و سازمان‌های جهانی در زمینه کارآفرینی و توسعه مهارت‌های فنی و حرفه‌ای مشارکت داشته است. این همکاری‌ها به تبادل دانش و تجربه و ارتقای سطح آموزش کارآفرینی در کشور کمک کرده است.

استارتاپ‌ها و اکوسیستم کارآفرینی در سال‌های اخیر، بارونق گرفتن استارتاپ‌ها و توسعه اکوسیستم کارآفرینی در کشور، آموزش کارآفرینی نیز دستخوش تحولاتی بزرگ شده است. برنامه‌های آموزشی و حمایتی برای کارآفرینان جوان، ایجاد شتاب‌دهنده‌ها و مرکزهای نوآوری و حمایت از طرح‌های نوآورانه ازجمله اقدامات مهم در این زمینه است.

تاریخچه آموزش کارآفرینی در ایران نشان‌دهنده تحول و توسعه مستمر در این زمینه است. از مؤسسات تعلیمی دوران باستان تا دانشگاه‌ها و استارتاپ‌های دوران معاصر، آموزش کارآفرینی همواره نقش مهمی در توسعه اقتصادی و صنعتی کشور ایفا کرده است. امروز با توجه به نیازهای روزافزون و تغییرات سریع در بازار کار، توجه به آموزش کارآفرینی بیش‌ازپیش اهمیت پیداکرده و آینده‌ای روشن برای کارآفرینان ایرانی رقم می‌زند[5].

تاریخچه آموزش‌های کارآفرینی و کسب‌و‌کار در جهان

کارآفرینی موضوعی است که در اواخر قرن بیستم موردتوجه محافل آموزشی کشورهای جهان قرار گرفته است. بررسی تاریخی ادبیات کارآفرینی مؤید آن است که این واژه اولین بار در تئوری‌های اقتصادی و توسط اقتصاددانان ایجادشده و سپس وارد مکاتب و تئوری‌های کارآفرینی سایر رشته‌های علوم انسانی شده است.

کانتیلیون (١٧٥٥) که ابداع‌کننده واژه کارآفرینی است، کارآفرین را فرد ریسک‌پذیر می‌داند که کالا را باقیمت معلوم خریداری می‌کند و باقیمت نامعلوم می‌فروشد[6] به‌عبارت‌دیگر فردی باید عوامل تولید زمین، نیروی کار و سرمایه را جهت ایجاد تولید تجارت با ارائه خدمات ترکیب کند به این شخص کارآفرین و به عمل او کارآفرینی گفته می‌شود[7].

یکی دیگر از تعاریف کامل و جامع کارآفرینی توسط شومپیتر ارائه شده است. وی در کتاب خود با عنوان تئوری توسعه اقتصادی بین مفهوم واژه نوآوری و اختراع تفاوت قائل شده است و نوآوری را استفاده از Risk اختراع برای ایجاد یک محصول یا خدمت تجاری می‌داند.

واژه کارآفرین سازمانی در سال ۱۹۸۵ توسط گیفورد پینکات از ترکیب دو واژه Intracorporate و Entrepreneur ابداع شد [2]

سابقه آموزش رسمی کارآفرینی به سال ۱۹۳۸ برمی‌گردد. در این سال پروفسور شیگرو فوجی استاد بازنشسته دانشگاه کوب در ژاپن یک دوره کاربردی کارآفرینی ارائه نمود و پس‌ازآن ایالات‌متحده آمریکا، کانادا، تایلند، ویتنام، لائوس فیلیپین مالزی استرالیا چین و در کشورهای آفریقایی همچون نیجریه زیمباوه اوگاندا کنیا و غیره برنامه‌هایی برای توسعه‌ی مهارت‌های کارآفرینی به اجرا درمی‌آید[8].

اکوسیستم کارآفرینی

درگذشته‌ای نه‌چندان دور افسانه‌ای رایج بود مبنی بر اینکه کارآفرینان دارای ویژگی‌های ذاتی همچون ابتكار، روحیه تهاجمی، تحرک، تمایل به ریسک، توان تحلیلی و مهارت در روابط انسانی هستند و این ویژگی‌ها با آن‌ها متولد می‌شود. فرض اساسی آن‌ها این بود که کارآفرینان از طریق آموزش، پرورش نمی‌یابند[9].  بنابراین تا آن زمان خبری از نقش آموزش در ایجاد و توسعه کارآفرینی نبود و تنها بر جنبه هنری کارآفرینی تأکید می‌شد[10].

گرچه کاربرد واژه کارآفرینی سابقه‌ای چندساله دارد، ولی تحقیقات این رشته از اوایل دهه ۷۰ میلادی در آمریکا شروع شد. این تحقیقات در پی تغییرات جامعه‌شناختی و ارزشی به وجود آمده در سطح جامعه بود که منجر به ایجاد میلیون‌ها کسب‌وکار خود اشتغال گردید[11].

در سال ۱۹۷۳، برای اولین بار دانشگاه کال گری مجوز تأسیس دوره کارشناسی ارشد را دریافت کرد و کارآفرینی، به‌عنوان یکی از زمینه‌های اصلی، موردتوجه قرار گرفت [3].

با انتشار نتایج تحقیقات دیوید بریج در سال ۱۹۷۹، در خصوص روند اشتغال‌زایی و استخدام در ایالات‌متحده در طی سال‌های ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۶ مبنی بر اینکه ۸۱ درصد مشاغل جدید توسط شرکت‌هایی کوچک با حداکثر ۱۰۰ کارمند ایجادشده‌اند، توجه به مفهوم کارآفرینی وارد مرحله تازه‌ای شد. چراکه بریج نشان داد که شرکت‌های کوچک‌تر با بهره‌گیری از آموزش‌های کارآفرینی توانسته‌اند سهم بیشتری در رشد اقتصادی آمریکا داشته باشند[12].

بریج بیان می‌کند که بعضی مشاغل به‌مرورزمان کهنه می‌شوند؛ بنابراین، استفاده از یکسری آموزش‌ها برای رسیدن به این هدف که هرکس مسئول ایجاد یک شغل برای خودش می‌باشد، ضروری است، این روند برخلاف روندهای قبلی بود که ایجاد شغل را بر عهده شرکت‌های بزرگ و دولت می‌دانست[13].

مطالعه‌ای که در سال ۱۹۸۲ در دانشگاه بایلور بر روی دانشجویان رشته کارآفرینی صورت گرفت نشان داد که بیشترین تأکید باید بر روی دروس مالی باشد. دومین رشته‌ای که ازنظر آنان باید بیشتر مورد تأکید قرار می‌گرفت، درس مدیریت کارآفرینی بود.

در ژوئن سال ۱۹۸۵ میلادی دانشگاه کال گری به ارزیابی نتایج برگزاری یکی از دوره‌های آموزش کارآفرینی خود (در فاصله ژوئن ۱۹۸۴ تا دسامبر ۱۹۸۷) پرداخت. نتایج این دوره شگفت‌انگیز بود و نشان می‌داد که سرمایه‌گذاری به نسبت کوچکی (حدود ۷۵۰۰۰ دلار) در آموزش کارآفرینان دارای کسب‌وکارهای کوچک منجر به ایجاد ارزش‌افزوده فراوانی (حدود ۱۷۵۰۰۰ دلار) گردیده و تأثیر زیادی نیز در ایجاد فرصت‌های استخدام و تسهیل ایجاد سرمایه داشته است.

در سال ۱۹۹۰ میلادی تحقیق در مورد آموزش کارآفرینی همچون یک‌رشته علمی جدید موردتوجه قرار گرفت و بر مواردی همچون توسعه روش‌های تحقیق برای سنجش اثربخشی آموزش کارآفرینی محتوا و روش‌های آموزش کارآفرینی، قابلیت افرادی که در زمینه آموزش کارآفرینی آموزش می‌بینند، پذیرش آموزش کارآفرینی در مدارس، وجود و توسعه یک چارچوب علمی مشترک در زمینه کارآفرینی، اثربخشی دیگر شیوه‌های آموزشی و نیازهای آموزشی کارآفرین تعلیم‌یافته متمرکز شد [3].

تاریخچه آموزش کارآفرینی در جهان به قرن‌ها پیش برمی‌گردد، اما به‌طور خاص در چند دهه اخیر به شکل سازمان‌یافته‌تری توسعه‌یافته است. در زیر به‌صورت دسته‌بندی به برخی از مراحل کلیدی در این زمینه اشاره می‌شود:

ریشه‌های اولیه آموزش‌های کارآفرینی

آموزش کارآفرینی درواقع به مدت طولانی وجود داشته است، اما به‌طور خاص به‌عنوان یک‌رشته دانشگاهی و علمی در قرن بیستم ظهور کرد. در قرون 17 و 18 میلادی، مفهوم کارآفرینی در متون اقتصادی معرفی شد، مثلاً آثار اقتصاددانان مانند ژان باتیست سی (Jean-Baptiste Say) که به تعریف کارآفرین به‌عنوان کسی که خطر سرمایه‌گذاری را پذیرفته و منابع را برای تولید کالاها و خدمات بسیج می‌کند، پرداخته است [4].

شکل‌گیری مراکز آموزشی

دهه ۱۹۵۰: برخی از دانشگاه‌ها در ایالات‌متحده، مانند دانشگاه هاروارد و دانشگاه استنفورد، دوره‌های کارآفرینی را به‌عنوان بخشی از برنامه‌های MBA خود اضافه کردند.

دهه ۱۹۷۰: مؤسسات آموزشی بیشتری به‌تدریج به آموزش کارآفرینی توجه کردند و برنامه‌های تخصصی‌تری را راه‌اندازی کردند.

ظهور مؤسسات مستقل

دهه ۱۹۸۰: تأسیس مؤسسات و مراکز آموزش کارآفرینی مانند «مؤسسه کارآفرینی کالیفرنیا» (California State University’s Entrepreneurship Institute) و «مدرسه کارآفرینی در دانشگاه بریمونت» (Brigham Young University) به گسترش نظام‌مند این حوزه کمک کرد.

مؤسسات مستقل

آموزش بین‌المللی

دهه ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰: با جهانی‌شدن و پیشرفت فناوری، مفهوم کارآفرینی در سطح بین‌المللی گسترش یافت. دانشگاه‌های متعددی در آسیا، اروپا و دیگر نقاط دنیا برنامه‌های آموزشی کارآفرینی را راه‌اندازی کردند.

مدل‌های آموزشی نوین: توجه بیشتری به ایجاد برنامه‌های آموزشی عملی و تجربی، مانند شتاب‌دهنده‌ها و برنامه‌های مشاوره‌ای برای کارآفرینان جوان، افزایش یافت[14].

روش‌های نوین آموزش

دهه ۲۰۱۰ به بعد: رشد استارتاپ‌ها و فناوری‌های نوین باعث شد تا رویکردهای جدیدی مانند آموزش آنلاین و دوره‌های آموزشی میکرو (Micro-credentialing) در آموزش کارآفرینی ظهور کند. این دوره‌ها به کارآفرینان امکان می‌دهد که مهارت‌های خاصی را به‌سرعت و به‌صورت آنلاین یاد بگیرند.

آموزش نوین

جمع‌بندی

آموزش کارآفرینی به‌عنوان یک حوزه علمی و عملی، به‌مرورزمان شکل‌گرفته و گسترش‌یافته و همواره در پاسخ به نیازهای اقتصادی و اجتماعی جوامع مختلف توسعه‌یافته است.

تاریخچه جهانی

آموزش کارآفرینی در سطح جهانی به اوایل قرن بیستم بازمی‌گردد. در این دوران، با رشد صنایع و تغییر در ساختارهای اقتصادی، نیاز به مدیران و کارآفرینان با مهارت‌های ویژه احساس شد. به‌مرور، دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزشی در کشورهای پیشرفته به نیاز بازار و جامعه پاسخ دادند و رشته‌های مربوط به کارآفرینی و کسب‌وکار را تأسیس کردند.

نوآوری

در اوایل دهه ۱۹۷۰، آموزش کارآفرینی به‌طور رسمی‌تری در سیستم‌های آموزشی کشورهای توسعه‌یافته مطرح شد. این دوره‌ها بر روی مهارت‌های خاص مدیریتی، نوآوری و ریسک‌پذیری تمرکز داشتند. همچنین، با رشد اینترنت و فناوری‌های نوین در دهه‌های اخیر، آموزش کارآفرینی به سمت یادگیری آنلاین و دوره‌های تخصصی مجازی حرکت کرده است که به‌این‌ترتیب دسترسی به آموزش‌های باکیفیت برای عموم مردم تسهیل شده است.

تاریخچه در ایران

در ایران، آموزش کارآفرینی به شکل سیستماتیک و جدی‌تر از دهه‌های ۷۰ و ۸۰ شمسی آغاز شد. با توجه به شرایط اقتصادی و نیاز به اشتغال‌زایی، دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی به‌تدریج دوره‌های کارآفرینی را به برنامه‌های درسی خود اضافه کردند. برنامه‌های آموزشی در این دوران بیشتر بر روی تئوری‌های مدیریتی و اقتصادی متمرکز بودند و کمتر به مهارت‌های عملی و تجربی توجه داشتند.

از اوایل دهه ۹۰ شمسی به بعد، با توجه به تغییرات در ساختار اقتصادی و نیاز به نوآوری، رویکردهای آموزشی در ایران نیز تغییر کرد. برگزاری کارگاه‌های عملی، سمینارها و دوره‌های تخصصی کارآفرینی و ایجاد مراکز رشد و شتاب‌دهنده برای حمایت از استارتاپ‌ها ازجمله تحولات مثبت این دوران بود. این مراکز به کارآفرینان جوان کمک کردند تا ایده‌های خود را توسعه دهند و به مرحله عملیاتی برسانند.

درنهایت، آموزش‌های کارآفرینی و کسب‌وکار به‌عنوان یک ابزار کلیدی در توسعه اقتصادی و اجتماعی، می‌تواند به بهبود بهره‌وری، افزایش اشتغال‌زایی و ترویج نوآوری در جوامع مختلف کمک کند.

برای اطلاع از آموزش‌های کارآفرینی ارائه شده در اینوران اینجا کلیک کنید.

 منابع

[1] نیره السادات طباطبایی، بررسی و تحلیل الگوهای آموزش کارآفرینی در ایران

[2] سید مصطفی شریف، عبدالرسول جمشیدیان، حمید رحیمی، ناهید نادری (1390)، تحلیل وضعیت آموزش کارآفرینی در آموزش عالی ایران

[3] حمد پور دارياني، محمود. (1383). تجارب كارآفريني در كشورهاي منتخـب، تهـران: انتشارات اميركبير.

[4] كرد نائيج، اسدالله و شمس، شهاب‌الدین. (1386). نقـش آمـوزش عـالي در توسـعه كـارآفريني و ايجـاد اشـتغال در كـشور، مجموعـه مقـالات اولـين همـايش اشـتغال و آموزش عالي، تهران: انتشارات سازمان جهاد دانشگاهي واحد تربيت مدرس.55،

[5] سهراب دل انگیزان، فرزانه نوری، مهدی طلایی (1401)، مؤلفه‌های شهر کارآفرین

[6] Stevenson, H. H. and Jaarillo, J.C (1990) "A paradigm of Entrepreneurship, Enterpreneurial Management", Strategic Management Journal, 11, 17-27. https://doi.org/10.1007/978-3-540-48543-8_7 

[7] عابدی، رحیم نقش کارآفرینان در تحول خلاق سازمان‌های اداری مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه ارومیه دوره اول پاییز ۱۳۸۰

[8] نیره السادات طباطبایی، بررسی و تحلیل الگوهای آموزش کارآفرینی در ایران

[9] Gibb, A. (1987). Enterprise Culture - Its Meaning and Implications for Education and Training". European Industrial Training Journal, Vol. 11, NO.2.

[10] Clark.B.r. (1998). "Entrepreneurship Education in higher Education in England: A Survey". London Business School.

[11] Barbato R.J. S.Durlabhji (1998). "The Operation of Entrepreneurial Intention". Journal Entrepreneurship, Vol. 1, No.1. of Business and

[12] McPherson Gray (2003). "Social Innovation Through Entrepreneurial Activity" Canadian Center For Social Entrepreneurship, CCSE Report.

[13] Hendrickson, L.U. and J. Psarouthakis (1992). "Managing Entrepreneurship in the Growing Firms". Englewood Cliffs.

[14] Landström, H. (2005). "Pioneers in Entrepreneurship and Small Business Research. International Studies in Entrepreneurship.